شش ترفند برای درمان برای آرام کردن اضطراب خود استفاده کنید
احساس اضطراب باعث میشود گاهی اوقات احساس بدی نسبت به خود داشته باشید. اما درمان داستانی به ما نشان میدهد که بسیاری از چیزها آنطور که به نظر میرسد نیستند.
در طول مبارزه با بیماریهای روانی، من برای عزت و ارزش خود مبارزه کردم و هنوز هم مبارزه میکنم.
وقتی میگویم “مبارزه کردم”، منظورم، لگد زدن و جیغ زدن درون سرم بود.
منظورم این است که احساس میکنم هیولایی برای متفاوت بودن هستم. من هیولایی نیستم و سالها طول کشید تا آن را کشف کنم.
مساله این است که راههایی برای جدا کردن خودتان از مشکل وجود دارد و این کاری است که من باید انجام دهم. یکی از آن روشها استفاده از روش درمانی بود
روایت درمانی یا داستان درمانی چیست؟
میدانید، بیشتر مردم هرگز از این نوع درمان چیزی نشنیده اند.
به هر حال، درمان روایی چند چیز را برای کمک به شما در غلبه بر اضطراب و دیگر مسائل ذهنی انجام میدهد.
این روایت توسط دو درمانگر از نیوزیلند، مایکل وایت و دیوید اپستون ایجاد شد.
باورهای اساسی شان در این مفهوم این بود که اغلب افراد بد نیستند، اشتباه میکنند یا مشکل دارند.
هیچکس برای سرزنش کردن وجود ندارد – هیچکس مقصر نیست، حتی خود آنها.
درمانگر از بیمار بهتر به نظر نمیرسد. آنها در همان سطح صحبت میکنند.
در حال حاضر،
این موضوع این حقیقت را پوشش نمیدهد که برخی افراد واقعا انتخاب میکنند که افراد منفی باشند و به عمد کارهای بد انجام دهند. بله، دارند.
اما برای آنهایی که تلاش میکنند و اشتباهات مشابهی را مرتکب میشوند،
به ویژه از طریق اختلالات اضطراب، اختلالات دو قطبی یا هر موضوع دیگری از این طبیعت، به نظر میرسد که کار روایی به آنها کمک میکند.
به نظر میرسد که آنها به جای اینکه به اضطراب خود به عنوان یک چیز جداگانه نگاه کنند، خود را نگران نشان دادهاند.
چگونه از درمان روایی برای التیام خود استفاده کنیم:
۱. مشکل اصلی را حل کنید.
در بسیاری از موقعیتها، مشکلات مبهم هستند.
اضطراب میتواند به یک نیروی کامل با اشاره ساده از جدایی یا مخالفت در میان اعضای خانواده تبدیل شود.
با درمان که بر روی یک روایت تمرکز میکند.
داستان، مشکلات میتواند کمی سادهتر شود.
این یک واژه است، “رسیدن به ریشه مشکل“.که، صادقانه بگویم، دقیقا همان چیزی است که هست.
پیش از اینکه بتوانید یک مشکل را حل کنید یا یک فرآیند را متوقف کنید
که میتواند یک اشتباه باشد، باید نقاب عدم قطعیت را حذف کرده و بفهمید که مشکل چگونه پیش میرود و مشکل پیشرفت کردهاست
۲. تغییر طرز نگاه کردن به مسائل تان
پس بگذارید بگویم که شما اضطراب دارید. شرط میبندم که معمولا چیزهایی مثل “من متنفرم از اضطراب“،
یا “من بسیار مضطرب“ هستم.
این عکس آن چیزی است که باید انجام داد.
به جای دیدن اضطراب به عنوان چیزی که دارید، آن را به عنوان چیزی که بر روی شما تاثیر میگذارد تجسم کنید.
مشکل تو نیستی. تو یک انسان هستی،
تو به همان خوبی که هر کس که بخواهد با احساسات و اشتیاق میتوانی سر و کار داشته باشی.
سعی کنید اضطراب را به عنوان خارجی مشاهده کنید.
۳. آن را به عنوان یک نبرد ببینید
یک حقه نقل که به عنوان درمان بزرگ عمل میکند، تکنیک مبارزه است.
زمانی که چیزی استرس زا را سپری میکنید و آن را از طرف دیگر باز میکنید، سپس برای پیروزی خود شادی کنید!
تو این مبارزه را بردی، و تو راه دیگری برای مبارزه با چیزهایی مثل اضطراب یاد گرفتهای.
تمام راههایی که شما در مبارزه برنده میشوید را ثبت کنید، و این چیزها را فراموش نخواهید کرد.
همچنین میتوانید بر روی سلاحهای دیگری نیز کار کنید تا از مشکلات خود استفاده کنید.
۴. استفاده از اگزیستانسیالیسم
زمانی که با اضطراب سر و کار دارید، دنیا را میبینید که معنای مشخصی برای شما دارد.
به طریقی، و با این حال، نیازی به این کار نیست. معنای واقعی چیست؟
چه نقطهای وجود دارد که واقعا در کاری که انجام میدهیم و آنچه که انجام نمیدهیم، وجود دارد؟
اگر شکست بخوریم، ممکن است به افراد آسیب برسانیم و یا ممکن است احساس آسیب کنیم،
اما در تصویر بزرگ، معنای آن چیزی است که شما میخواهید باشد.
اگر شما احساسات مضطرب دارید، دنیا را به عنوان یک مکان متفاوت ببینید، وضعیت خود را به عنوان یک مکان جدید ببینید.
وجود شما تنها این است، وجود و این میتواند به هر جهت هدایت شود و
به شما کمک میکند تا از اضطراب موجود در جایی که در حال حاضر هستید کاسته شود.
۵. قبول کنید که شما احساسات منفی دارید
با این حال، یک قطعیت وجود دارد که نمی توان آن را تغییر داد، و روش درمانی روایت میتواند به شما کمک کند تا با این روش مقابله کنید.
بله، گاهی اوقات احساس اضطراب میکنید، عصبانی میشوید،
اما تصدیق کردن این واقعیت میتواند به شما کمک کند راههایی برای بهتر کردن چیزها و یا یاد گرفتن کنترل خود داشته باشید،
یک قطعیت وجود دارد که نمیتواند تغییر کند، و درمان داستانی میتواند به شما کمک کند تا با این کار مقابله کنید.
بله، گاهی اوقات احساس اضطراب میکنید، کنترل خود را از دست میدهید،
اما تصدیق کردن این واقعیت میتواند به شما کمک کند راههایی برای بهتر یا یاد گرفتن کنترل خود پیدا کنید.
با اضطراب، کنترل ترس ممکن است به شدت کنترل، و گاهی اوقات غیرقابلکنترل به نظر برسد.
اما پذیرش به شما این امکان را میدهد که راههایی برای بهبود خود و یا پشتیبانی از آن پیدا کنید.
داستان شما چه خواهد بود؟
هیچکس با اختلال اضطرابی در مورد آن احساس خوبی ندارد.
این تا زمانی اتفاق میافتد که آنها یک روش موفق برای مقابله با همه نشانهها پیدا کردند.
من فکر میکنم که بدترین بخش اضطراب،
ازدست رفتن آرامش و تبدیل شدن به گرفتاری هست که فرد قادر به انجام کارهای عادی و روزمره نیست.
مثال
زمانی که ما از دعوت کردن به مراسم مهمانی برویم،
رفتن به مهمانی و یا حتی برای ایجاد برقراری دوستان جدید امتناع میکنیم،
دراین مواقع فرد درون إهن خود مشغول به فکر کردن میشود:
“اضطراب هیولای من است”، و من از آن متنفرم،این من نیستم.
استفاده از این درمانها میتواند به شما کمک کند.
همچنین می توانید مطالب بیشتری را در صفحه ی
اینستاگرام ما دنبال کنید .